اسفاری، سعید: پانزدهم مهر ۱۳۳۸، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش بتول نام داشت. دانشجوی سال دوم دوره کارشناسی در رشته شیمی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم تیر ۱۳۶۱ ، با سمت آرپی جی زن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به قلب، شهید شد. مدفن او در مزار پایین زادگاهش واقع است.
وصیتنامه:
تقاضا دارم که همواره در صحنه حاضر باشند و انقلاب اسلامی ایران را که با خون هزاران شهید آبیاری شده به ثمر رسانده و از امام خمینی تا آخرین لحظه پشتیبان باشید.
خاطره:
سعید گفت : مهرداد اون تانک خیلی اذیت می کنه باید کلکش را بکنیم و با دست تانکی را نشان داد که دائم با شلیک گلوله هایشان بچه ها را اذیت می کرد. گفتم با هم بریم خاکریز جلویی که کوتاهه . آنوقت اون تانک رو بزنیم .
آرپی جی زن بودیم . فاصله ها آن خاکریز ۲۰متر بود. راه افتاددیم کمی دور شدیم یکی از تانکها با تیر مستقیم خاکریز چنان به سر مصطفی خراب کرد که گفتم دیگر شهید شد .چند دقیقه بعد مصطفی مثل ماری از خاک بیرون آمد. سعید عصبانی گفت ؛ حتما باید شهید بشیم تا تانک بزنیم .
سینه خیز از خاک ریز رد شویم وقتی به خاکها رسیدیم . از بچه های اراک را دیدیم فکر کردیم نصف سرش جدا شد . آنقدر از بینی اش خون رفته بود . سعید به من گفت مهرداد ببرش عقب اگر شهید بشید جنازه اش اینجا می مونه منتظرت می مونم تا بر گردی با هم سراغ تانک بریم . مجروح را به عقب منتقل کردم وقتی برگشتیم سعید نبود . به آن طرف خاکریز که نگاه دیدم آرپی جی سعید زیر تانک افتاده و هم انجا به شهادت رسیده است کاری از دستم بر نمی آمد . عراقیها آنجا بودند به بچه ها گفتم : جنازه سعید کنار تانک مونده باید برویم گفت نمی شود . بعد از یک و نیم ساعت عراقی ها عقب نشینی کردند و با هم رفتیم و جنازه سعید آوردیم . (همرزم شهید)
ثبت دیدگاه