اسکندری، رحمانعلی: دوم اردیبهشت ۱۳۴۸، در روستای شهیدآباد از توابع شهرستان خدابنده به دنیا آمد. پدرش محمد منصور ومادرش محترم نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. او نیز کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهاردهم تیر ۱۳۶۳، در بانه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
وصیتنامه:
از مردم حزب الله تقاضامندم، امام را دعا کرده و فرامین امام را به نحو احسن انجام دهند و در گرفتن حق مظلومان بکوشند و آنانى را که دنیاپرست هستند، بگویید که همه با دست خالى از این دنیا خواهند رفت، با یک کفن، چرا این مقدار مال جمع کردهاند و به جبهههاى اسلام، کمکهاى بیشترى، نمىنمایند و در هر لحظه به فکر جبهههاى نور علیه ظلمت باشید و دعاهاى کمیل و توسل و دیگر دعاها را فراموش نکنید و هر بار پیروزى رزمندگان اسلام بر کفر جهانى را از خداوند متعال بخواهید.
خاطره :
شهید رحمانعلی ۳ سال مقطع راهنمایی را در مدرسه راهنمایی روستای زرین آباد که یکی از روستاهای مجاور محل سکونت شهید بود تحصیل می کردند.ایشان برای رفت و آمد به این روستا باید روزی ۸ کیلومتر راه را پیاده طی می کردند ولی هنگامی که به خانه می رسیدند با تمام خستگی راه اول وضو می گرفتند و نماز ظهر و عصررا اقامه می کردند و بعد نهار می خوردند ایشان به نماز اول وقت خیلی اهمیت می دادند.شهید رحمانعلی همچنین به انجام واجبات و وظایف شرعی خیلی اهمیت می دادند. حتی یکی از همکلاسهایشان که او نیز در زرین رود تحصیل می کردو با ما آشنایی خانوادگی داشت وبعضی از روزها برای خوردن نهار و استراحت به خانه ما می آمد رحمانعلی با او دوست نمی شد و وقتی به او می گفتیم او میهمان است و ناراحت می شود.شهید رحمانعلی چنین می گفت : می دانم که ناراحت می شود و این رسم میهمان نوازی نیست ولی او به وظایف شرعی خود عمل نمی کند و من نمی توانم با او دوست شوم.(برادرشهید)
ثبت دیدگاه