معلم شهید حکمت الله رحمانی

شهید حکمت الله رحمانی فرزند لطف الله در تاریخ ۳۱/۸/۱۱ در شناط دیده به جهان گشود . در سن ۶ سالگی وارد دبستان کمالی شناط شد و توانست دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشته ووارد مقاطع بالاتر شود. خبر گشایش دانشسرای مقدماتی زنجان را که شنید بلافاصله در همان دانشسرا ثبت نام و پس از قبولی مشغول به تحصیل گردیدو پس از طی دوره ۲ ساله دانشسرای مقدماتی در سال ۱۳۴۷ جهت انجام خدمت وظیفه به تهران اعزام شد و پس از طی ۴ ماه دوره نظامی در پادگان فرح آباد با عنوان سپاهی دانش به منطقه کرج و ساوجبلاغ و از آنجا راهی روستای احمد آباد آبیک شد و تا سال ۱۳۴۹ در همان روستا به تدریس مشغول گردید و پس از طی خدمت سربازی دیپلم ادبی خود را در زنجان گرفت و از مهر سال ۱۳۵۲ به استخدام آموزش و پرورش ابهر درآمده و تدریس را شروع کرد.

در سال ۱۳۵۴ در دانشگاه سپاهیان انقلاب سابق در تهران قبول شده و دوره ۴ ساله دانشجویی را در رشته علوم تربیتی شروع کرد . با آغاز انقلاب فعالیتهای انقلابی را آغاز و در محیط دانشگاه با پخش اعلامیه های امام امت در تداوم انقلاب کوشش میکرد . بعد از اتمام دانشگاه ، مدیریت مدرسه راهنمایی رازی شناط بعهده شهید بود که بعد از شهادتش نام مدرسه از رازی به شهید رحمانی تغییر کرد. در تابستان ۱۳۵۸ در اجرای فرمان پاکسازی کردستان از وجود اشرار و ضد انقلابیون عازم کردستان شد .

او در تابستان سال ۱۳۶۲ برای دومین بار در جبهه ها حضور پیدا کرد و پس از چند ماه حضور در جبهه های جنوب از ناحیه پای راست مجروح شد . در این دوران ایشان با فعالیت پر شور، دوستان و آشنایان و دانش آموزان را با حقایق این نبرد آگاه ساخته و زمینه شرکت جوانان در جبهه ها را بیش از پیش آماده می نمود و فرامین امام خمینی (ره) را با عشق و علاقه به گوش دوستداران و عاشقان انقلاب اسلامی میرساند .

در پاییز سال ۱۳۶۴ برای سومین بار عازم جبهه شد و سرانجام در عملیات والفجر ۸ در فاو- اروند در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۳۶۴ پس از رشادتهای فراوان به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از تشییع در گلزار شهدای شناط بخاک سپرده شد.

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم)) ((یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیه مرضیه، فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى)) (فجر .۳ ـ ۲۷)

((اى نفس مطمئن و دل آرام، امروز به حضور پروردگارت باز آى که تو خشنود به نعمتهاى او و او راضى از تو است.

باز آى در صف بندگان خاص من درآى. در بهشت من داخل شو))

با سلام و درود بر محمد (ص) بنیانگذار مکتب انسان ساز اسلام. سلام بر حسین ابن على (ع) سالار شهیدان با یاران و اصحاب و اولاد باوفایش که دین اسلام را با نثار خون پاکشان زنده کردند. سلام بر محضر منجى عالم بشریت امام زمان (عج) و نایب برحق و بلافصلش خمینى بت شکن. سلام بر شهداى گلگون کفن کربلاى ایران.

سلام بر مفقودین، اسراء، جانبازان، رزمندگان کفرستیز جبهه ها و خانواده گرامیشان و سلام بر شما امت حزب الله و در خط امام. اکنون که این توفیق دوباره نصیبم شده با عزمى راسخ در جبهه هاى حق علیه باطل حضور یابم، خدا را شکر وسپاس مى گویم.

بار الها! تو خودت شاهد باش، براى تو و براى پاسدارى از حریم مقدس قرآن و کشور اسلامى به جبهه آمده ام تا متجاوزین به کشور جمهورى اسلامى {را} که کشور امام زمان است، تار و مار نمایم و اگر در این راه به فیض شهادت نیز نائل شوم، بسى خوشحال خواهم شد.

بار پروردگارا! تو شاهد باش، براى خشنودى و رضاى تو از خانه و کاشانه و از زن و فرزند و از همه علائق این دنیاى فریبنده چشم پوشیدم تا به ((هل من ناصر ینصرنى)) حسین زمان، خمینى کبیر لبیک گفته، به جبهه نور علیه ظلمت آمدم تا با نثار خون خود بتوانم دین خود را به شهداء و اسلام اداء کرده باشم.

اما اى پدران و مادران، اى برادران و اى خواهران و اى فرزندان عزیز که وصیت نامه مرا مى خوانید و یا گوش مى کنید. تقاضایى که از همه شما دارم این است که همیشه و همه وقت در صحنه باشید و گوش به حرف ولى فقیه زمان، امام بزرگوار و روحانیت در خط امام بدهید و لحظه اى از روحانیت جدا نباشید و اما با ضد انقلاب و منافقین برخورد قاطعانه داشته باشید و با بودن در صحنه مخصوصا شرکت در نماز جماعات و جمعه مشت محمکى بر دهان دشمنان انقلاب، امام و روحانیت بزنید.

اى مسئولین و دست اندر کاران! شما که در سر کار هستید و مسئولیت بیشترى در ادرات و ارگانها بر عهده دارید، انتظار شهداء، مفقودین، جانبازان و خانواده آنها از شما بیشتر است. مخصوصا بازماندگان آنها که چشم به دیدار بابا و برادرشان هستند به چگونه عملکرد شما و برخورد شما با مستضعفین نظاره مى کنند که آیا خواسته و آرزوى آنها را برآورده مى کنید یا نه و اگر خداى نکرده در کارتان اخلاص و تقوا نداشته باشید و یا سستى و ندانم کارى کنید به خدا در پیشگاه خداوند متعال مواخذه خواهید شد. مواظب باشید، فریب ریاست طلبى و زرق و برق این دنیا را نخورید.

اما اى همکاران فرهنگى و اى مشعلداران علم و دانش! اى عزیزان! شما که شغل خطیر معلمى که شغل انبیاست، انتخاب کرده اید و سر و کارتان با انسانهاست. چون شمع مى سوزید و از نور وجودتان انسان و آدم تربیت مى کنید، قدر خود را بدانید که مقامى بس بلند چه در پیشگاه خداوند و چه در پیش مردم با شرف و آگاه دارید و اما اگر خداى نکرده در وظیفه خطیرتان سستى و یا بى علاقگى نشان دهید، خیانتى بس عظیم به کشور اسلامى و انسانهاى آینده کشور کرده اید که به هیچ وجه قابل بخشش و پذیرفته نخواهد شد چه از طرف خداوند و چه جامعه. اما اى دانش آموزان عزیز! اى امیدهاى آینده کشور اسلامى! در کسب علم و دانش کوشش بیشتر نمایید و قدر دوران تحصیل خود را بدانید و بیهوده اوقات باارزش خود را هدر ندهید. ضمن اینکه کتابهاى درسى را به نحو احسن یاد مى گیرید در آموزش کتاب آسمانى و احکام اسلامى نیز سعى بیشتر به عمل آورده و توام با علم و ایمان در آینده بتوانید، خدمتگزاران مفیدى براى جامعه و کشورتان باشید. انشاءالله …

در خاتمه از شما مردم حزب الله و ادامه دهندگان راه شهداء و پیروان خط امام و روحانیت متعهد مى خواهم که وحدت خود را حفظ نمایید و از تفرقه و دودستگى بپرهیزید و با وحدت کلمه ضد انقلاب و منافقین را از صحنه دور نمایید و فرصت هیچگونه عرض اندام را در جامعه به آنها ندهید و من هم راضى نیستم افراد فرصت طلب و ضد انقلاب و مخالف روحانیت در تشییع جنازه من شرکت نمایند و در مراسم ختم و عزادارى حضور داشته باشند.

از همه برادران و خواهران همیشه در صحنه طلب بخشش دارم و تقاضاى دعا به جان رهبر پیامبر گونه و رزمندگان را دارم.

من الله توفیق

انا لله و انا الیه راجعون (بقره‌۱۵۶)

(امضاء) برادر کوچک همه شما حکمت الله رحمانى ۶۴/۱۱/۱۲

در خط شکن ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه