امیرخانی، باب الله: دوم تیر ۱۳۴۸، در روستای رامین از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش صفی الله، کشاورزی می کرد و مادرش مخلوقه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کشاورز و پاسدار بود. دهم دی ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به کمر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.
وصیتنامه:
رهبر به آنها چشم امید دوخته است و آنها هستند که با وجود خویش در جبهه و با کسب پیروزی های درخشان قلب امام را شاد نماید و به آنهایی که هنوز در خواب خر گوش به سر می برند توصیه می کنم که خوب چشم و گوش خویش را باز کنند و درک نماید عظمت این انقلاب و مکتب را که حسین ها و علی ها فدای آن گشته اند و بداند که غیر از راه صراط مستقیم راههای دیگر راههای کفر و نفاق است. و به زنان ایران که در پیروزی و حفظ و پاسداری این انقلاب نقش موثری داشتند وصیت می کنم که مواظب حجاب خویش باشند . مبادا دشمن با وسیله های شیطانی بر آنها غلیه کند و این عزت بزرگ را از آنها سلب نماید. و بدانید که با چنین عملی شکست و نابودی اسلام حتمی است.در خاتمه عرایض از ملتی غیور و شهید پرور این است . جبهه حق بر علیه کفر و ظلم را خالی نکنید.
خاطره:
از همان دوران بچگی مودب و مهربان بود، تا اول راهنمایی درس خواند و بعد از آن دیگر ادامه نداد، بدون اینکه من بگوییم می آمد سر مزرعه و به من کمک می کرد، عاشق نماز و روزه بود قبل از سن تکلیف روزه اش را میگرفت، وقتی می گفتیم برای تو زود است می گفت من قدرت بدنی دارم، برای من زود بودن بهانه است و تا یاد دارم باب الله نه نماز و نه روزه قضا داشت. خیلی به شهادت علاقه داشت، و می گفت این بزرگترین موهبت الهی است و همان هم شد و باب الله در منطقه عملیاتی فاو بر اثر اصابت گلوله شهید شد.(پدرشهید)
ثبت دیدگاه