زندگینامه سردار شهید ذبیح الله ندرلو
ذبیح الله ندرلو سال ۱۳۴۳ در شهر زنجان در خانواده ای مومن و معتقد به اسلام دیده به جهان گشود. از همان اوان کودکی علاقه بسیار وافری به نماز و قرآن نشان می داد. تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل ادامه داد ولی به علت شروع جنگ تحمیلی از ادامه تحصیل خودداری کرده و به صورت داوطلب از طریق بسیج به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد، در جریانات انقلاب شکوهمند اسلامی، فعالیت های بسیار چشمگیری نمود اعلامیه های امام بزرگوار توسط ذبیح الله و تنی چند از دوستان وی شبانه در سطح محل و اطراف پخش می شد تا اینکه در حین پخش اعلامیه های امام توسط مزدوران شاه معدوم دستگیر و مورد ضرب و شتم آنها قرار می گیرد ولی از آنجایی که عاشقان را معنایی جز سوختن نیست مجددا فعالیت خویش را آغاز نموده و به مبارزات پیگیر بی امان خویش ادامه می دهد،از نظر خصوصیات اخلاقی وارسته، بسیار متین، آرام و صبور بود، اعزام اولیه او به جبهه از طریق بسیج انجام گرفت در این مرحله ایشان به منطثه دشت عباس اعزام شده و در عملیات دشت عباس نیز حضور داشته و فداکاری های زیادی را از خود نشان داد.
بعد از بازگشت از این عملیات به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زنجان درآمده و بعد ازمدتی به منطقه بانه عزیمت نموده و در جبهه هزارکانیان توسط مزدوران دمکرات مجروح شده و به زنجان برگشت که در مدت این مجروح شدن همواره دل در جبهه و شوق نبرد مجدد با ایادی استکبار جهانی را در سر داشت. طوری که بعد از بهبودی نسبی در عملیات پیروزمند فتح المبین رشادتهای جاودانه از خویش باقی گذاشت در برگشت از این عملیات بود که مستقیما به گلزار شهیدان رفته و نسبت به آنها عرض ادب نموده بود. او پیوسته به خانواده های شهدا احترام بسیاری قائل بود.
ذبیح الله به نماز اهمیت فوق العاده زیادی قائل بود و حالت بسیار روحانی که ایشان در نماز پیدا می کرد. غیرقابل وصف می باشد نماز شب او، ذکرهای او، سجده های طولانی او، گریه های نیمه شب او، صدای لرزان و نالان او که از تمام وجودش بلند می شد. بعد بازگشت از عملیات فتح المبین چندین بار به منطقه کردستان اعزام شده شد. با شروع عملیات خیبر،به اتفاق برادر شهید یدالله ندرلو به جبهه جزیره مجنون عزیمت نمودند در این عملیات بود که برادر بزرگوار ایشان یدالله به درجه رفیع شهادت نائل گشت، شهادت این عزیز چنان انقلابی را در وجود شهید بزرگوار ذبیح الله ندرلو به وجود آورد که دیگر لحظه ای شوق رفتن به جبهه او را رها نمی کرد. سرانجام با فرا رسیدن سالگرد شهید یدالله ندرلو،او نیز به یاد او و با زنده نگه داشتن خاطره های سراسر مجاهدت و مبارزه برادر شهید خویش و تمامی شهدای عزیز به جبهه عملیاتی بدر اعزام شد و سرانجام بعد از رشادت های بسیار مخلصانه به آرزوی دیرینه خویش یعنی«شهادت» در جبهه شرق دجله نائل گشتند و ریشه جان را از سرچشمه زلال اسلام محمدی سیراب نمودند آری او پاسدار بود، پاسدار اسلام، او مقلد بود، مقلد حسین(ع). درس عشق و شهادت را نیز در مکتب حسین(ع) آموخته بود.
وصیت نامه شهید ذبیح الله ندرلو
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدقعندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام
«خداوندا شفاعت حسین(ع) را آن روز که بر تو وارد می شوم روزی ام فرما و مرا نزد خود با حسین و یاران حسین، آنانی که جانهایشان را فدای حسین کردند به صداقت ثابت قدم بدار» راهی را که بنده انتخاب کرده ام با آگاهی ام بود از خداوند قادر تعالی خواهانم که به احترام شهیدان گلگون کفن مرا در این راه استوار نگهدارد. باید این را قبول نمائیم که مرگ حق است و انسان روزی خواهد مرد(پس اگر مردن چه بهتر شهادت). شهادتی که در راه خدا باشد افتخار می کنم، بارالها مرا از آن رزمندگانی قرار بده که در راه آزادی کربلای حسین(ع) و استقرار حکومت الله در زمین و سرکوبی طاغوتیان دمی آسوده ننشستند و هستی خود را در این راه تقدیم باری تعالی نمودند. و اگر قرار است امحان بدهم خدایا از امتحانی که در پیش دارم سرافرازم بگردان. خدایا شهدای ما را با شهدای کربلا مهجور بفرما می دانم که همه شما را بنده ناراحت کرده ام لذا از یک یک خانواده ام می خواهم که مرا به بزرگی خودتان عفو بفرمائید.
انا لله و انا الیه راجعون
ثبت دیدگاه