زندگینامه روحانی شهید محمد روحانی نژاد
اگر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی چو تو دارم همنه دارم و گرم هیچ نباید
دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم هر که از دوست تحمل نکند عهد نپاید
درود خدا بر آزادمردان و کشتگان راه حق و حقیقت مردانی که از کشتزار دیو رستند تا در کنار آرام‌دل مه‌وش حق بیارامند. آنان که عنان نفس کشیدند تا مرغ روح را رها سازند. آنان که در طلب یار رفتند تا شکر شکرفروش‌عشق را به کلبه احزانشان بازآرند. آنان که از تعلقات بریدند تا نام خدا را برفراز ببینند. آنان که چون کشتی زرنگار باران سبز هدایت بر آستان عدم باریدند تا متحیران گم کرده راه را راهنما باشند.
روحانی شهید محمد روحانی نژاد فرزند حسن، از تبار خوبان بود. از سلسله گشاده کفان گشاده روی که با گلبانگ مسلمانی آمدند و با آهنگ ارجعی رفتند. در سال ۱۳۱۳ در روستایی از توابع شهرستان خدابنده در دامن یکی از بندگان خدا غنچه وجودش شکفت. در زلال مهر و ایمان رشد کرد و با تشهد و نماز سلام و صلوات سنگ بنای معرفتش چیده شد. جست‌وخیزهای کودکانه در محله کودکی او را به دروازه علم دبستان رساند. میز و تخته و معلم و مشق الفبای معرفتی او را شکل داد و آماده‌اش کرد تا انتخابی هدفمند را صورت دهد.
او که آهنگ جاده کمال را داشت، با تابش آیینه پاک به روحش، راه علوم و معارف دین، حوزه علمیه را باز شناخت. او تشنه بود . تشنه زلال معنویت!
پس قدم در پایگاه معارف اهل بیت، این مرزبانان حریم دین نهاد. شهر مقدس نجف اشرف و قم پذیرای این آزادمرد عرصه علم و عمل شدند. او آغوش باز کرد تا حرارت و گرمای شراره‌های علم و اخلاق را در کناره گیرد و عطش جان را سیراب سازد.
تحصیل علم و اندوختن معرفت نیمی از دایره کمال او را تشکیل می‌داد. اما او که فقط به دنبال خدا بود و خدا یعنی تمام و کمال، باید نیمه دیگر خویش را کامل می‌ساخت و آن عمل بود. عمل به یافته‌ها و داشته‌ها.
پس راهی جبهه شد تا در حمایت از ناموس دین و حراست از دیوار امن ایمان، آن‌چه در جان دارد بر کف نهد و پیشکش یار سازد.
۶ فروردین ۱۳۶۱ عملیات فتح المبین، فتح روشن قله‌های عروج او را رقم زد و خاک شوش او را تا بر دوست بدرقه کرد.
«یادش گرامی و راهش پر رهرو باد»
خاطره
* علت نامگذاری
شیخ محمد از جنبه های اخلاقی و دینی در کودکی مورد توجه پدرش بود. پدر محمد دارای فرزندان متعددی بود و سه پسر به نام های: محسن، علی و حسین داشت. وی متوجه شد هیچ یک از فرزندان به نام «محمد» نامگذاری نشده از این جهت عهد کرد، اگر خداوند پسری به او عنایت کند او را محمد نامگذاری کند.
وی که در سنین کهنسالی قرار داشت، دعایش مستجاب شد و خداوند فرزندی به او عنایت کرد و او نیز نام «محمد» را بر او گذاشت.
* امانتداری
در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی، وی در یکی از ساختمان هایی که متعلق به یکی از ایادی رژیم سابق بود، مستقر شد و از اموال این ساختمان که بیش از ۲۴ میلیون تومان طلا و وجه نقد بود، محافظت نموده و به مسئولین مربوطه تحویل داد.
شهید روحانی نژاد در شهرستان آمل و اطراف آن با ضد انقلاب مبارزه نمود و همچنین مدت ۹ ماه نیز به عنوان سرپرست گروه ضربت با اجازه کتبی دادستانی انقلاب اسلامی، شهید حجت الاسلام والمسلمین قدوسی در شهرستان بندر انزلی با منافقین به جهاد پرداخت.
وی پس از آغاز جنگ تحمیلی بیش از دو ماه در خرمشهر به دفاع از کیان اسلامی پرداخت و از ناحیه پا مجروح شد. شیخ محمد که پیشنهاد امام جمعه ای هم به او شده بود، حضور در جبهه ها را بر امامت جمعه ترجیح داد و به دیار عاشقان اعزام شد.
شهید روحانی نژاد در عملیات فتح المبین شرکت کرده و در تاریخ ۶/۱/۶۱ در حالی که سوار بر موتورسیکلت در خط مقدم جبهه بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
داماد شهید روحانی نژاد به نام شهید علی کائنی خطاب به مادرش که از او پرسیده بود؛ چرا به جبهه می روی؟، جواب داد: شهید حاج شیخ محمد را خواب دیدم که به من می گفت: هر چه زودتر خود را به من برسان که جای شما را نگه داشته ام.
ثبت دیدگاه