خاطرهای از شهید احمد باباجمادی
به نقل از ولیالله باباجمادی، پدر شهید
شهید احمد باباجمادی بسیار اخلاق نیکویی داشت و این خصوصیات ایشان را از بقیه جدا کرده بود و مردم دوستان و آشنایان هم بخاطر اخلاق خوب و پسندیده او بسیار دوستش داشته و برایش احترام ویژهای قائل بودند وقتی که او میخواست به سربازی برود همه نگران بودیم اما همهمهای بود که میخواهد صلح شود او در ارومیه آموزش دید و در همان لشکر هم ماند ما همه نگران ایشان بودیم که مبادا آسیبی به او برسد اما او عاشقانه و با میل و رغبت و ایمانی راسخ میگفت: هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد و هیچ چیزی نمیتواند سرنوشت را عوض کند او میگفت: اگر عمر انسان تمام شود او دیگر سهمی در روزگار و این دنیا نداشته باشد اگر کل دنیا هم جمع شوند نمیتوانند یک ثانیه کسی را نگه دارند پس نگران نباشید.
همیشه هم نامه میداد و مینوشت که نگران نباشید با اینکه سن کمی داشت اما خیلی بزرگوار و بزرگمنش و باگذشت و فداکار بود.
روحش شاد و یادش گرامی
خاطرهای از شهید احمد باباجمادی به نقل از ولیالله باباجمادی، پدر شهید شهید احمد باباجمادی بسیار اخلاق نیکویی داشت و این خصوصیات ایشان را از بقیه جدا کرده بود و مردم دوستان و آشنایان هم بخاطر اخلاق خوب و پسندیده او بسیار دوستش داشته و برایش احترام ویژهای قائل بودند وقتی که او میخواست به […]
ثبت دیدگاه