در ادمه دوره وسیله جدیدی به نام اشنوگر بین بچه ها توزیع شد. مربی، قبل از شروع تمرین، توضیحاتی در مورد کار با اشنوگر داد.
قرار شد از آن به بعد نصف مسیر را با اشنوگر در زیر آب طی کنیم. حسین یوسفی و عباس محمدی بیرون از آب نحوه قرار گرفتن اشنوگر در دهان را عملا نشان دادند. قرار شد در مرحله اول آزمایش تنفس را کنار رود کارون انجام دهیم و وقتی کامل یاد گرفتیم، وارد آب شویم.
نزدیک کارون رفتیم. تمرین بااشنوگر به این صورت بود که ما درازکش کنار ساحل می خوابیدیم، سرمان را زیر آب فرو می بردیم و تنفش با آن را تمرین می کردیم. تجربه جدیدی بود. در ابتداف خیلی سخت بود ولی یواش یواش کار با اشنوگر را هم یاد گرفتیم. بعضی از بچه ها اشتباهی از راه بینی نفس می کشیدند و آب وارد شش هایشان می شد، بعضی هم نمی توانستند اشنوگر را در دهانشان سفت نگه دارند و باز هم آب وارد شش هایشان می شد. در نتیجه، آب مثل فواره از اشنوگر بیرون می زد.
برای تبحر در تنفس بااشنوگر، چند جلسه ای تمرین و تکرار کردیم. بعد از پایان آموزش تنفس با اشنوگر در کنار ساحل، به ستون وارد کارون شدیم تا آموخته های خود را عملا در عمق آب نشان دهیم. این تمرین در ظاهر شبیه تمرین کنار ساحل کارون بود، اما در عمل اتفاق دیگری افتاد؛ مشکل تنفس بااشنوگر دوباره گریبان گیر اکثر بچه ها شد. از یک سو، دل ها سرشار از شور و شوقِ آموزش غواصی بود و از سوی دیگر کار با اشنوگر سخت. مربی ها برای حل این مشکل دنبال راهکاری بودند. نباید می گذاشتند بچه ها این قدر آب بخورند.
چند روز گذشت و بالاخره راه چاره پیدا شد؛ قرار شد در جریان یک تنفس کامل(دم و بازدم) ذکر«الله اکبر»بگوییم. هنگام دم «الله» و بازدم «اکبر». با این ابتکار الله همدم مان می شد و در هر بازدم به بزرگی اش اقرار می کردیم. با جاری شدن اسم اعظم خداوندی بر زبان ها، مشکل حل شد. حالا دیگر اشتیاق بچه ها برای نبرد با دشمن و در آغوش کشیدن شهادت بیشتر از همیشه بود. آن ها آماده سر دادن بودند.
برگرفته از کتاب مهمانان ام الرصاص خاطرات سید جعفر حسینی ودیق
تمرین غواصی با اشنوگر- دریادلان خط شکن
از راست رزمندگان حمید صدری- محمدتقی اوصانلو- مجید ارجمند
از راست رزمندگان مهدی باقری و اکبر قربانیان
جانباز سید رحیم صفوی
ثبت دیدگاه