ناگفته های شهر من فرمانده ای که پشت خط نمی خوابید به ظهور امام زمان (عج) چیزی نمانده موتورسوار چمران مردابدی یادداشت های لبنان/ نوشته های شهید دکتر چمران پیروزی در سنگر مدارس برادرم از همه کس با ارزش تر است کتاب ام علاء روایت زندگی ام الشهدا فخرالسادات طباطبایی آب نیست بشکه بشکه شربت ِ دفاع عباس گونه قاسم از حرم حضرت زینب (س) سفر شهادت کاشوب حیدر مهاجر سرزمین آفتاب
یک روز از طرف حزب بعث ریختند خانه ما و حسین و دو دختر دیگرم را بردند. هرچه التماس کردیم، هیچکس جوابگویمان نبود. نگران فاضله بودم چون او دو ماهه باردار بود. سریع رفتیم خانهشان. آنجا بود که فهمیدم او و شوهرش را هم بردهاند. «مؤسسه فرهنگی هنری جنات فکه» در سال ۱۳۷۷ در حالی […]