روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی
سرباز روز نهم
خس بی سر و پا / سفرنامه حمید حسام از پیاده روی اربعین
ازدحام بوسه / خاطرات پیاده روی اربعین
به طمع بهشت یا مسئولیت شیعه بودن
شیرینی زیارت در تلخی اسارت
شوق آزادی
راه امام حسین گریه ندارد
شما نمی دونید؛ شهادت لذت بخشه
به یاد شهیدان خط شکن در عملیات رمضان
ای غافر الذنوب والخطیئات! در روز حساب مرا روسفید گردان
راز/ خاطره ای از شهید حمیدرضا فرائی
سعادت بزرگ/ شهید قیاسعلی اله وردی
با درس خواندن مشتی بر دهان اربابان آمریکا بزن
گریه نکنید مادر جان، شما هم یک روز مادر شهید خواهید شد!
صبح دومین روزی که ما در جزیره ی مجنون بودیم، پاتک عراقی ها شروع شد. گلوله و مهمات نداشتیم. نیروهای بعثی به طرف مواضع ما، گلوله ی شیمیایی پرتاب می کردند. رزمنده ها گفتند: سریع آتش روشن کنید. ما زیر آتش و پاتک شدید دشمن، پیشروی می کردیم. در قسمتی که مستقر بودیم، سنگر و […]
چفیه ات عزیز مادر ، چرا انقدر پر خاکه یه چیزی از تو به من ، دادن و گفتن که پلاکه به جز اون واسم آوردن ، یه پیشونی بند قرمز یادم افتاد که می گفتی ، نبینم گریه ات و هرگز نبینم گریه ات و هرگز به فدای قد و بالات ، الهی دورت […]