روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی
سرباز روز نهم
خس بی سر و پا / سفرنامه حمید حسام از پیاده روی اربعین
ازدحام بوسه / خاطرات پیاده روی اربعین
به طمع بهشت یا مسئولیت شیعه بودن
شیرینی زیارت در تلخی اسارت
شوق آزادی
راه امام حسین گریه ندارد
شما نمی دونید؛ شهادت لذت بخشه
به یاد شهیدان خط شکن در عملیات رمضان
ای غافر الذنوب والخطیئات! در روز حساب مرا روسفید گردان
راز/ خاطره ای از شهید حمیدرضا فرائی
سعادت بزرگ/ شهید قیاسعلی اله وردی
با درس خواندن مشتی بر دهان اربابان آمریکا بزن
گریه نکنید مادر جان، شما هم یک روز مادر شهید خواهید شد!
عظیم رضایی در سال ۱۳۳۶ در زنجان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان پرمهرو محبت خانواده سپری کرد سپس دوران شیرین دبستان فرا رسید رضایی دوران ابتدایی و راهنمایی را در شهر زادگاهش به پایان رساند در این سال خانواده اش به تهران مهاجرت کردند، در تهران او دیگر به تحصیل ادامه […]
فرمانده قرارگاه نیروی زمینی سپاه در شمالغرب کشور گفت: تا زمانی که دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان خواستههای جمهوری اسلامی ایران مبنی بر خلع سلاح گروهکهای تروریست و اخراج آنها از شمال عراق را عملی نکنند، حملات ادامه خواهد یافت. به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی خبرگزاری تسنیم، سردار محمدتقی اصانلو فرمانده قرارگاه شمالغرب حمزه […]
از زمانیکه قرارگاه تشکیل شد، مثل خاری در چشم یک عده بود. عجیب تحمل نداشتند که چنین فرماندهی بهوجود بیاید و نیروهای انقلاب بر سر کار بیایند. در تهران، به شدت علیه ما میزدند. منتها چون زمینهای نبود، نمیتوانستند کاری کنند. کارمان را میکردیم و کاری هم به تهران نداشتیم. برای اینکه به سردشت برسیم، […]
دفاع مقدس در سنندج دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، یک مقطع مهم و برجسته درتاریخ معاصر ایران محسوب می شود .نحوه مقاومت ملت ایران دراین جنگ نتایج چشمگیری در زمینه های فرهنگی ،نظامی ، سیاسی ،اجتماعی واقتصادی برای کشور به ارمغان آورده است . همانگونه که به نظر برخی صاحبنظران – شکست عباس […]
بنده آقا بالا رمضائی درجه دار بازنشسته ارتش می باشم که الان به عنوان یک بسیجی به جبهه های نور علیه ظلمت آمده ام شاید بپرسید چرا به این باز نشسته شده ام ؟ این داستان مفصلی دارد که بازگو میکنم ما عده ای از برادران ارتشی بودیم که ماموریت بازگرداندن حدود چهل بدن مطهر […]
نیروهای تازه اعزام شده وارد پادگان جنداللّه سردشت شدند، آنهارا در مسجد پادگان اسکان دادیم .همان شب ساعت ۱۲پستم تمام شد. خسته به سمت آسایشگاه راه افتادم. آسایشگاه ما کنار مسجدبود,صدای بچه های جدیدازمسجدشنیده می شد. اسلحه ام راروی زمین گذاشتم وخم شدم تا بند پوتین هایم را باز کنم، ناگهان صدای تیراندازی از پشت […]
در یکی از روزهای سال ۶۳ با سه نفراز برادران گردان جندالله مستقر در بانه برای شناسایی موقعیت گروهک دمکرات عازم منطقه شدیم. گروهک چهارنفری ما لو رفته اسیر دمکرات ها شدیم.ما را در یکی از خانه های روستای آرمرده زندانی کردند تا سرفرصت تکلیف مان را روشن کنند. شب همان روز تعدادی از افراد […]