سرباز روز نهم
خس بی سر و پا / سفرنامه حمید حسام از پیاده روی اربعین
ازدحام بوسه / خاطرات پیاده روی اربعین
به طمع بهشت یا مسئولیت شیعه بودن
شیرینی زیارت در تلخی اسارت
شوق آزادی
راه امام حسین گریه ندارد
شما نمی دونید؛ شهادت لذت بخشه
به یاد شهیدان خط شکن در عملیات رمضان
ای غافر الذنوب والخطیئات! در روز حساب مرا روسفید گردان
راز/ خاطره ای از شهید حمیدرضا فرائی
سعادت بزرگ/ شهید قیاسعلی اله وردی
با درس خواندن مشتی بر دهان اربابان آمریکا بزن
گریه نکنید مادر جان، شما هم یک روز مادر شهید خواهید شد!
وداع آخر، کنار ایوان قدیمی
بسم الله الرحمن الرحیم «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ.» «آن کس که مرا طلب کند می یابد، آن کس که مرا یافت می شناسد، آن کس که […]
ضمن تقدیم عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم و خواستارم. امیدوارم که همیشه در زندگی شاد و خرم بوده باشید و هیچگونه نگرانی و کسالتی نداشته باشید و باری اگر میخواهید از احوالات اینجانب پسرت جمشید صیادی باخبر باشید الحمدالله صحیح و سالم هستم و به دعاگویی شما عزیزان مشغولم و […]
دستنوشته شهید سید مصطفی صفوی بسم الله الرحمن الرحیم با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و ثانیا نامه را آغاز میکنم. امیدوارم که انشاءالله صحیح و سلامت بوده باشیم. و اگر از احوالات اینجانب را خواسته باشید الحمدالله سلامت هستیم و به خدمت پدر بزرگوارم سلام عرض میکنم و امیدوارم که دعاگوی همه […]
خاطره از دیدار با امام خمینی(ره) در روز ۱۴ فروردین ۱۳۶۵ به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت العظمی خامنه ای، در آستانه سال روز ارتحال امام خمینی (ره) متن یادداشت روزانه آیتالله خامنهای و خاطره ایشان از عیادت امام (ره) در بیمارستان جماران در فروردین ماه ۱۳۶۵ را به […]
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند من ار چه در نظر یار خاکسار شدم رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند چو پرده دار به شمشیر میزند همه را کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است چو بر […]
دستخط شهید غواص یوسف قربانی رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شب گرد مبتلا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
خدایا به من صبری عطا کن که چون دشمن را ببینم و کشنده اش را و چون کفر را ببینم و زرق و برقش با متانت و وقار بر گوشه ای آرام گیرم و مغزش را نشانه روم.سر بی داغ بر بدنم نشیند بی هیچ وقفه و مکثی به زبان حمله تشکر جاری شود. خدایا […]
شکسته سرو باغ آشنایی چه سنگین است بار این جدایی همه کوچه به کوچه حجله حجله وطن از خون پاکان گشته دجله پرت در خون کشیدند ای چکاوک ترا ای نازنین منزل مبارک مبارکبادت ای جان حجله ی خاک دلاورگرد ما ای خوب ای پاک شدی خورشید و جام شب شکستی چو حرف نور بر […]