حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۱۴ مهر , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6339 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×

برچسب » خاطرات

شهید خلبان اکبر بیگدلی مرید امام بود
۱۴۰۰-۰۶-۰۷

شهید خلبان اکبر بیگدلی مرید امام بود

گرامیداشت یاد و خاطره شهید خلبان اکبر بیگدلی سانحه دلخراش هوایی در ارتفاعات اطراف فرودگاه کرما، حادثه غم‌انگیزی بود که در آن جمع کثیری از پاسداران باصفا جان عزیز خود را از دست دادند. در میان سرنشینان والای هواپیمای ساقط شده شماری از برجستگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز حضور داشتند که یکی از آنان […]

دیدار مادر در شب احیا
۱۴۰۰-۰۶-۰۷

دیدار مادر در شب احیا

 نادعلی بیگدلی بسیار خوش اخلاق و مهربان بود. با خواهر کوچکترش بسیار بازی می‌کرد. و اگر هم خسته بود بروز نمی‌داد و با او بازی می‌کرد. در کارهای خانه و بیرون به مادر خود کمک می‌کرد. بسیار قرآن خواندن را دوست داشت و در هر فرصتی که داشت قرآن می‌خواند. در فعالیت‌های انقلابی شرکت داشته […]

سهم فقرا از نذری محفوظ بود
۱۴۰۰-۰۶-۰۶

سهم فقرا از نذری محفوظ بود

او بسیار انسان خوش‌اخلاق و خوش برخوردی بود زمانی که نوجوان بود در روستایش یک پیرزن کور و فقیر بود که محمدعلی در همه کارهایش به او کمک می‌کرد. حتی هنگام فوت پیرزن محمدعلی بر سر او قرآن خواند. او همیشه در مراسم مذهبی شرکت می‌کرد. هیچ‌وقت از کارهای خیر دست برنمی‌داشت و به کمک […]

غواص شهید علیرضا داورپناه
۱۳۹۹-۱۰-۲۶

غواص شهید علیرضا داورپناه

نام پدر: محمدعلی محل تولد: زنجان تاریخ تولد: ۴۳/۱/۱   تاریخ شهادت: ۶۵/۱۰/۱۹  نام عملیات: کربلای ۵ منطقه‌عملیاتی: شلمچه محل شهادت: شلمچه مزار شهید: مزار پایین شهدای زنجان     زندگینامه شهید علیرضا داورپناه  علیرضا داورپناه فرزند محمدعلی و جمیله پرواز در اولین روز از مردادماه ۱۳۴۳ در زنجان دیده به جهان گشود. پدرش مغازه فرش […]

فرمانده ای که در جنگ با اسب فرماندهی می کرد
۱۳۹۹-۰۶-۱۶

فرمانده ای که در جنگ با اسب فرماندهی می کرد

 طاهر به مرخصی آمده بود و می گفت: من با پنج نفر از دوستانم به شناسایی رفته بودیم، که ناگهان متوجه شدیم در منطقه عراقی ها و در میان نیروهای عراقی قرار گرفته ایم و از بین آن ها رد می شویم. آن ها ما را دیدند ولی توجهی نکردند. طاهر می گفت: که این […]

نصیحت برادارانه
۱۳۹۹-۰۶-۱۵

نصیحت برادارانه

یادمه آخرین باری که فتح الله به مرخصی آمد خیلی نگران بود. گفت: دلم خیلی شور می زند فکر کنم این آخرین دیدار ما باشد شاید این بار دیگر سالم بر نگردم خانه؛ برادر جان با اینکه تو بزرگتر از من هستی و همیشه از شما چیزهای زیادی یاد گرفته ام، ولی می خواهم یک […]

کمک بخاطر امام زمان
۱۳۹۹-۰۵-۰۹

کمک بخاطر امام زمان

زمستان سال ۱۳۹۰ بود. در اتوبوس و در انتظار دیدن حرم حضرت اباعبدالله( ع) بودم، ولی از اول سفر انگار نگاه آن مرد بر رویم سنگینی میکرد! که بالاخره به حرف آمد و پرسید:آیا شهید “مش عیسی محمدلو” با شما نسبتی دارد؟ گفتم: بله. ابوی بنده است! چشمش پُر از اشک شد. پیشانی من را […]

معلمی که بدل صدام حسین بود
۱۳۹۹-۰۵-۰۱

معلمی که بدل صدام حسین بود

جراحی تا سال ۱۹۹۷ نقش صدام را در عرصه‏‌هاى اجتماعى، سیاسى و نظامى بازى کرد. وی در همین سال با کمک کُردهای عراق و سازمان سیا به ترکیه فرار کرده از آن‏جا به ایالات متحده‏ رفت. میخائیل رمضان با این شباهت توانست ۱۹ سال نقش صدام را در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و نظامی بازی کند. […]

امیر سرتیپ شهید رحمان فروزنده
۱۳۹۹-۰۴-۱۴

امیر سرتیپ شهید رحمان فروزنده

زندگینامه امیر سرتیپ شهید رحمان فروزنده رحمان فروزنده در سال ۱۳۴۱ در شهر زنجان دیده به جهان گشود و در آغوش گرم خانواده رشد کرد. مدارج عالی تحصیلی را یکی پس از دیگری سپری نمود. ۱۶ ساله بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و او نیز چون جوانان دیگر به صف یاران و عاشقان […]

سردار شهید علیرضا بیات
۱۳۹۹-۰۴-۱۱

سردار شهید علیرضا بیات

زندگینامه سردار شهید علیرضا بیات علیرضا بیات در تاریخ ۴۹/۷/۱ در شهر زنجان متولد شد و در تاریخ ۱/۹/۴۹ همراه پدر و مادر خود به شهر کرمانشاه عزیمت نمود و دوران طفولیت خود را در شهرکرمانشاه بسر برد تا اینکه تا اینکه به دبستان مدائن رفت و دوره راهنمایی و دبیرستان را در کرمانشاه تمام […]

سردار شهید احمد احمدی
۱۳۹۹-۰۴-۱۱

سردار شهید احمد احمدی

زندگینامه سردار شهید احمد احمدی احمد احمدی، سال ۱۳۴۵ش در شهرک کرسف در شهرستان خدابنده از توابع استان زنجان چشم به جهان هستی گشود. پدرش به شغل کشاورزی و دامداری اشتغال داشت. احمد، دوران کودکی را در دامان پدر و مادری مهربان و باایمان سپری کرد. پس از آن برای تحصیل، در دبستان زادگاهش نام‌نویسی […]

پیش  به سوی بیت المقدس(قسمت اول)
۱۳۹۹-۰۲-۳۱

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت اول)

خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۱) تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب با ارتش ادغام شده بود.قرار بود عملیات مشترکی انجام دهیم.پیش از عملیات در کنار مقبره‌ دانیال نبی در شوش مستقر شده بودیم.خمپاره های ۶۰ عراقی ها به محل استقرار ما می رسید.با وجود اینکه خط اصلی عراقی ها بعد از کرخه بود […]

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت پنجم)
۱۳۹۹-۰۲-۳۱

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت پنجم)

خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۵) هفدهم اردیبهشت ماه مرحله دوم عملیات را به پایان رساندیم و منتظر پاتک عراقی ها بودیم.مصمم بودیم اگر پاتک کردند جلویشان جانانه بایستیم.با حمید باکری تماس بی سیمی داشتیم و موقعیت وضعیت مان را به یکدیگر می گفتیم.حمید از جمله فرماندهانی بود که نیروهایش را از اول […]

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت ششم)
۱۳۹۹-۰۲-۳۱

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت ششم)

خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۶) در برخی اسناد و نوشته ها مرحله سوم عملیات بیت المقدس را مرحله آزادسازی خرمشهر می نویسند در حالی که این گونه نیست.ما در‌مرحله سوم خرمشهر را محاصره کردیم و تا دروازه خرمشهر رسیدیم.انجام دو مرحله عملیات و کسب موفقیت های لازم در این مرحله هم بچه […]

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت هفتم)
۱۳۹۹-۰۲-۳۱

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت هفتم)

خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۷) برای پاکسازی نخلستان ،خاکریزها وکانال ها به چندگروه تقسیم شدیم. از نیروهای دشمن هرکس مقاومت می کرد کشته می شد.تعداد اندکی اسیر شدند وبقیه را تار و مار کردیم. راه مان را ادامه دادیم و به دو طبقه‌ ها در نزدیکی جاده و بیرون خرمشهر رسیدیم.عراقی ها […]

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت آخر)
۱۳۹۹-۰۲-۳۱

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت آخر)

خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۸) اولین نیروی ایرانی که در سوم خرداد۶۱ پا به خرمشهر گذاشت ما بودیم.جلوتر از ما کسی نبود.صبح که نمازمان را خواندیم آماده رفتن شدیم. زودتر از همه یگان ها ما حرکت کردیم.فرمانده مان حمید باکری نیزبا ما بود.به شوق فتح خرمشهر پاهایمان توان و قدرت بیشتری گرفته […]

مادر برایم دعا کن
۱۳۹۹-۰۱-۱۹

مادر برایم دعا کن

این آخرین جمله ای بود که پیش از رفتن بر زبان آورد چند روز قبل از خداحافظی می گفت:مادر!شلمچه مرکز جهان و محل اجابت دعاست و همان جایی است که در تمام لحظاتش از کویر سینه های سوزان,دعا و مناجات بر دشت های اجابت جریان دارد. محلی است که دیده ها شراب نور می نوشند […]

مداح جبهه ها سید داود شبیری
۱۳۹۹-۰۱-۱۷

مداح جبهه ها سید داود شبیری

سید داود در یکی از روستاهای زنجان و در یک خانوادۀ مذهبی به دنیا آمد. دوم خرداد ۱۳۴۵ ه ش بود.از کودکی خنده رو بود. بزرگتر که شد ،خوش برخوردی اش هم به صورت خندانش اضافه شد و او دوست داشتنی تر از قبل بود.  قبل از مدرسه به مکتب خانه رفت و قرآن را فراگرفت.علاقۀ […]