روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی
سرباز روز نهم
خس بی سر و پا / سفرنامه حمید حسام از پیاده روی اربعین
ازدحام بوسه / خاطرات پیاده روی اربعین
به طمع بهشت یا مسئولیت شیعه بودن
شیرینی زیارت در تلخی اسارت
شوق آزادی
راه امام حسین گریه ندارد
شما نمی دونید؛ شهادت لذت بخشه
به یاد شهیدان خط شکن در عملیات رمضان
ای غافر الذنوب والخطیئات! در روز حساب مرا روسفید گردان
راز/ خاطره ای از شهید حمیدرضا فرائی
سعادت بزرگ/ شهید قیاسعلی اله وردی
با درس خواندن مشتی بر دهان اربابان آمریکا بزن
گریه نکنید مادر جان، شما هم یک روز مادر شهید خواهید شد!
یوسف قربانی سوم شهریور سال ۱۳۴۵ شمسی در خانوادهای متدین و مستضعف در زنجان متولد شد. در شش ماهگی پدرش را از دست داد و به این ترتیب هیچوقت سایه پدر را بالای سر خود ندید. در سن شش، هفت سالگی این بار مادرش در اثر حادثهای جلوی منزلشان از دنیا میرود و یوسف و […]
ناصر شهبازی هفتم شهریور ماه ۱۳۴۱ در خانوادهای مذهبی در محلهی حسنآباد شهرستان زنجان دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را شهرستان زنجان به پایان رساند و دورهی متوسطه را فقط تا اول نظری خواند. شهید با اوجگیری انقلاب اسلامی فریاد الله اکبر، خمینی رهبر و مرگ بر شاه داده و وارد مبارزات […]
گزیده ای از خاطرات شهید غواص علیرضا داورپناه عکس یادگاری هر وقت که عملیاتی میشد، فروغ شهادت در چهره بعضیها میدرخشید غالبا معلوم میشد که چه کسانی رفتنیاند. حتی بچهها خودشان هم احساس میکردند. در چهره و رفتار آنها تحول محسوسی ایجاد میشد. یادش بخیر، هرگز فراموش نمیکنم، چند روز پیش از عملیات کربلای پنج […]
نامه شهید غواص علیرضا داورپناه به خانواده اش چند روز قبل از شهادت بسم الله الرحمن الرحیم قضیهی جنگ امروز برای همهی ما اهمیّتش بیشتر از فروعالدین است. امام خمینی با سلام و درود به حضور مبارک حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی […]
ابراهیم هوای نفس را در خود کشته بود. شیطان را از خود طرد کرده بود. او عاشق شهادت بود. او عاشق لقا بود. او مشتاق زیارت امام حسین بود. او سرباز
جانباز رهبرش بود. او لبیک گوی رهبرش بود. او غم دردمندان و بیچارگان بر دل داشت؛ غمی که او را سال ها رنج داده بود؛ غمی که قلبش را خونین ساخته بود. او سعادت را در شهادت دید و شهادت را شیرین ترین شهدها یافت. زمزمه های علی بر لبش جاری بود؛ زمزمه هایی که جانسوزتر از نوای نی بود.
عملیات کربلای چهار می بایست در ساعت ۲۲:۳۰ مورخ ۱۳۶۵/۱۰/۳ آغاز شود. به همین خاطر غواص های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می […]