راز/ خاطره ای از شهید حمیدرضا فرائی
سعادت بزرگ/ شهید قیاسعلی اله وردی
با درس خواندن مشتی بر دهان اربابان آمریکا بزن
گریه نکنید مادر جان، شما هم یک روز مادر شهید خواهید شد!
وداع آخر، کنار ایوان قدیمی
معلم جوان عاشق آنجا شده و گم شدهاش را آنجا یافت
راز گل سرخ/ شهید بیت اله آقامرادی
بدانید که این دنیا فانی است
ما را به جرم عشق موأخذه می کنند، امّا کدام عشق؟
یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم
این نامه را مولایت حسین (ع) برایت فرستاده
بیمحابا نارنجکهایی از بالای معبر روی سرمان میریخت
مظلومیت آقا سیدمرتضی آوینی
عشق به جبهه
جشن شهادت/ شهید مهدی طهماسبی
چند روز بود که معصومه حال خوشی نداشت، کمغذا شده بود و مدام سرگیجه داشت. مادر پرویز از دخترش خواست تا او را به دکتر ببرد. دکتر آزمایش نوشت. روز بعد اکرم با خوشحالی به خانهی آنها آمد. نتیجهی آزمایش را به او داد و گفت: مبارکه خانم، داری مادر میشی! معصومه مات و مبهوت […]
لحظه ی تحویل سال پرویز در خانه ی خانم بزرگ بود. خاله ها و دایی هایش هم بودند. خانم بزرگ از لای قرآن به آنها عیدی داد. پرویز دلش برای خانواده اش پر می کشید. دوست داشت هرچه زودتر نزد آن برود. از فامیل خداحافظی کرد و به سمت مغازه به راه افتاد. پسردایی اش […]
به گزارش ایثار واحد زنجان به نقل از فارس، ابوالفضل خدایی با بیان اینکه فعالیتهای فرهنگی هیأت تکواندوی استان زنجان در کنار فعالیتهای ورزشی پیگیری میشود، اظهار کرد: این برنامهها چون مراسم تقدیر و همچنین برگزاری مراسم مناسبتی مختلف است. وی با بیان اینکه به مناسبت سالروز شهادت استاد بزرگ تکواندوی زنجان، شهید پرویز عطایی […]