حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۱۶ آذر , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6375 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×

برچسب » اشعار

سروده های تازه از شاعران در پی شهادت اسماعیل هنیه
۱۴۰۳-۰۵-۱۱

سروده های تازه از شاعران در پی شهادت اسماعیل هنیه

در پی ترور و شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف چهاردهمین دوره ریاست جمهوری به ایران آمده بود، شاعران شعرهایی سرودند. علیرضا قزوه شبیه حاج قاسم بودی، اسماعیل ما بودی تو را قابیلیان کشتند تو هابیل ما بودی سراپای وجودت عطر قرآن داشت اسماعیل! شهادت را کدامین آیه […]

ما همه اکبر لیلا زادیم
۱۴۰۲-۰۶-۳۰

ما همه اکبر لیلا زادیم

باز هم اول مهر آمده بود و معلم آرام اسم ها را می خواند: اصغر پورحسین! پاسخ آمد: حاضر قاسم هاشمیان! پاسخ آمد: حاضر اکبر لیلازاد …. پاسخش را کسی از جمع نداد بار دیگر هم خواند: اکبر لیلازاد! … پاسخش را کسی از جمع نداد همه ساکت بودیم جای او اینجا بود اینک اما، […]

ای پرچم کربلا به دوشت زینب
۱۴۰۲-۰۶-۰۲

ای پرچم کربلا به دوشت زینب

ای پرچم کربلا به دوشت زینب قربان تو و خشم و خروشت زینب تا موی سرت سفید شد از غم دوست شد کعبه ی دل سیاه پوشت زینب با داغ و فراق آشنایی زینب بر درد غم عشق، دوائی زینب سوگند به مظلومی زهرا و علی تو فاطمه ی کرببلائی زینب تو که خود داغ […]

بنویسید که در علقمه عباس افتاد
۱۴۰۲-۰۵-۰۳

بنویسید که در علقمه عباس افتاد

  مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت ماه از میسره، خورشید هم از میمنه رفت ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را پسر ام بنین و پسر فاطمه را قمر هاشمی از اصل و نَسَب می‌گوید دیگری […]

هفتاد و دو آئینه در دستان زهراست
۱۴۰۱-۱۰-۲۲

هفتاد و دو آئینه در دستان زهراست

درسایه ی طوبی اگر عرش، ایستاده ست یاس و بِه و سیب بهشتی، بار داده ست با سجده ی زهرا عبادت،جان گرفته حق، با بتول از انبیا پیمان گرفته با «هَل اَتی» درهای «بارِ عام» باز است زهرا که باشد سفره ی ایتام باز است از نسلِ سلمانیم و یاد اهل بیتیم ما هم غلامِ […]

سردار دل ها
۱۴۰۱-۱۰-۱۲

سردار دل ها

باز مردی توی باران آمده از دیار سربه داران آمده کرده با خونش وضو درکربلا سرکشیده تا ابد جام بلا این سفیرغزه وشام ودمشق سال ها تعلیم داده درس عشق درخم ابروی اومحراب ها چشم هایش غرق درسیلاب ها مردخاکی از تبارحیدری بر تنت پیراهن خاکستری یوسفا پیراهنت آتش گرفت شمع ما گشتی تنت آتش […]

کار ما نیست شناسایی نامت زینب (س)
۱۴۰۱-۰۹-۰۷

کار ما نیست شناسایی نامت زینب (س)

گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد جبرئیلم همه ی بال […]

شعری برای آرتین
۱۴۰۱-۰۸-۲۳

شعری برای آرتین

آرتین خوش‌آمدی! ما چشم‌انتظار بودیم بهتر شده‌ست دستت؟ ما بی‌قرار بودیم یادت می‌آید آرتین ؟ در آن حرم در آن شب مثل ستاره‌های دنباله‌دار بودیم آن شب قطاری از نور سوی بهشت می‌رفت ما را تو خوب دیدی، در آن قطار بودیم آرتین ! بگو به خواهر، در جشن ازدواجش پای قرار هستیم، پای قرار […]

پنج ساعت مانده به معشوق
۱۴۰۱-۰۷-۲۴

پنج ساعت مانده به معشوق

نام کتاب: پنج ساعت مانده به معشوق(مجموعه دستنوشته های غواص شهید ابراهیم اصغری) تدوین: مریم بیگدلی انتشارات: غواص سال چاپ: ۱۴۰۱ این کتاب حاصل یادداشـت ها، خاطره ها، دلنوشـته ها، مقالات و آثار هنری شهید ابراهیم اصغری است که پس از پیروزی انقالب، کار خود یعنی ً تدریس و تحصیل را موقتا تعطیل کرد و […]

غزل هایی برای حضرت مادر
۱۴۰۰-۱۱-۰۳

غزل هایی برای حضرت مادر

غزل سید حمیدرضا برقعی به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است مادر!حضور نام تو در شعر های من لطف خداست شامل حال غزل […]

مالک افتاد زمین ، تیغ ولی دست علی ست
۱۴۰۰-۱۰-۱۲

مالک افتاد زمین ، تیغ ولی دست علی ست

در رگ حادثه ، خون موج زد ، آیینه شکست شعله‌ ور شد در و دیوار حرم ، سینه شکست خون مالک به زمین ریخت ، خبر سنگین است بعد مالک ، به تن حوصله ، سر ، سنگین است اشک آغاز جنون است ، تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت […]

دیدگانم رو به دریا مانده است
۱۴۰۰-۰۸-۰۴

دیدگانم رو به دریا مانده است

تقدیم به کنگره شهدای ۳۵۳۵ شهید استان زنجان دیدگانم رو به دریا مانده است در مسیر زخم صحرا مانده است عاشقان رفتند گر سوی خدا ردّ پای عشق بر جا مانده است دفتر مجنون ز خامه خیس شد کاروان اشک لیلا مانده است ‘ قامت ‘ ‘ ناصر ‘ شکست و چون گلاب  بوی عطرش […]

میلاد خجسته حضرت محمدمصطفی(ص) مبارک
۱۴۰۰-۰۸-۰۱

میلاد خجسته حضرت محمدمصطفی(ص) مبارک

میلاد خجسته حضرت محمد مصطفی(ص) مبارک شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد زنده در گور غزل های فراوان باشد نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن مگذار این همه خورشید هراسان باشد مگر اعجاز جز این است که […]

شهدا شرمنده ایم
۱۳۹۹-۰۱-۰۴

شهدا شرمنده ایم

دلم گرفته بچه ها،بریم کنار شهدا از یادمون رفت جبهه و،جاموندیم از قافله ها یه تیکه استخون فقط سهم یه مادر شده و همون جوونش که میگفت،میرم نخوری غصمو کرببلا نرفتم و،قسمت من شلمچه شد اروند و کارون و فکه،دو کوهه و حلبچه شد آی شهدا شرمنده ایم،راه و درست نرفتیم جای راه شما فقط،بی […]

پوکه های گلوله گل داده
۱۳۹۸-۰۶-۰۷

پوکه های گلوله گل داده

دور تا دور حوض خانه ما پوکه های گلوله گل داده است پوکه های گلوله را آری پدر از آسمان فرستاده است   عید آن سال ،حوض خانه ما گل نداد و گلوله باران شد پدرم رفت و بعد هشت بهار پوکه های گلوله گلدان شد   پدرم تکه تکه هر چه که داشت رفت […]

رخصت رویش
۱۳۹۸-۰۴-۲۳

رخصت رویش

چشمه های خروشان تـو را می شناسنــد مـــوج های پریشان تـو را می شناسنــد پرســش تشنگی را تـــو آبی، جــوابـی ریگــ های بیابان تـــو را مــی شناسنــد نـام تو رخصــت رویــش است و طراوت زین سبب برگ و باران تو را می شناسند از نشابــور بر مـوجی از «لا» گــذشتی ای که امواج طوفان تـو […]

گلبرگ سرخ لاله ها بوی شهادت می دهد
۱۳۹۸-۰۳-۳۰

گلبرگ سرخ لاله ها بوی شهادت می دهد

گلبرگ سرخ لاله‌ها (۲) در کوچه‌های شهر ما بوی شهادت می‌دهد (۲) برادرم برادرم کنار جوی خون تو غنچه‌های شهر ما باز و شکوفا می‌شود (۲) گلبرگ سرخ لاله‌ها (۲) در کوچه‌های شهر ما بوی شهادت می‌دهد (۲) برادرم برادرم تو رفتی و ما مانده‌ایم درس شهادت خوانده‌ایم تا فتح صاحب الزمان در راه تو […]

باب نیاز باب شهادت
۱۳۹۷-۱۲-۱۴

باب نیاز باب شهادت

هی دست می‌رود به کمرها یکی یکی وقتی که می‌رسند خبرها یکی یکی خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا وقتی که می‌رسند پسرها یکی یکی باب نیاز باب شهادت درِ بهشت روی تو باز شد همه درها یکی یکی سردار بی‌سر آمده‌ای تا که خم شوند از روی دارها همه سرها یکی یکی رفتی […]